به گزارش پایگاه خبری بازار سهام ، دو تحلیلگر بازار سرمایه با اعلام پنج دلیل کاهش انگیزه ها برای خرید سهام و مهمترین عامل فشار بر بورس در روزهای اخیر در گفت و گو با دنیای اقتصاد احتمال دادند از شاخص در محدوده ۲٫۲۸ میلیون واحدی حمایت شده و سقف کانال صعودی به سمت بالا شکسته شود.
ایمان رئیسی: بعد از فروکشکردن هیجانات ریسکهای پاسخ ایران به اسرائیل انتظار میرفت با کاهش نرخ دلار، بورس مثبت شود. بهرغم این موضوع اما انتظارات مثبت از بورس برآورده نشد و برخلاف روزهای منفی اخیر، حمایت خاصی نشد و بورس با ثبت ارزش معاملاتی کمتر از ۴ هزار میلیارد تومان منفی بسته شد.
عدم تحقق تعدیل مثبت نرخ دلار در سامانه نیما، انتشار اوراق سنگین توسط دولت و بالاماندن نرخ بهره، ابهام سقف معافیت مالیاتی و افت نسبی دلار آزاد از جمله دلایلی هستند که انگیزه برای خرید در بورس را کاهش دادهاند. از طرفی دولت با افزایش غیر منطقی هزینههای شرکتها از طریق افزایش نرخ انرژی و افزایش مالیاتستانی و بانکمرکزی با افزایش نرخ بهره از دو جهت با افزایش هزینهها، شرکتها را تحتفشار قرار دادند.
در چنین شرایطی مهمترین محرکی که میتواند به رشد بورس کمک کند، نرخ دلار نیمایی است. این افزایش نرخ اکنون بهصورت قطرهچکانی افزایش پیدا میکند. از طرفی در معافیت مالیاتی شرکتها ابهام وجود دارد و مشخص نیست افرادی که در بازار سرمایه هستند باید مالیات مضاعفی پرداخت کنند یا خیر و این دو موضوع همچنان بیشترین فشار را وارد میکنند.
بحث تکراری واگذاری خودروسازان همچنان ادامه دارد و موضوع افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی نیز هنوز محقق نشده و همه این موارد منجر به خروج پول از بازار سرمایه شده است. علاوهبر این نرخ بهره که بهصورت وام به کارگزاریها داده میشود نیز شرایط مناسبی ندارد و بطور کلی نرخ بهره بینبانکی شرایط سختی را در بازار سرمایه ایجاد کرده است.
حسن حسیننیا: شنبه هفته گذشته معاملات با ورود جریان نقدینگی نسبتا مناسبی آغاز شد و با رشد ارزش معاملات همراه بود. هفته گذشته بیش از هزار میلیارد تومان نقدینگی اشخاص حقیقی به بازار سهام وارد شد و به همین میزان خروج نقدینگی اشخاص حقیقی از صندوقهای درآمد ثابت صورت گرفت. چون ورود پول از خارج بورس نبود، روزهای بعد باعث ایجاد فشار شد.
با نزدیکشدن به انتهای هفته اخباری درباره سقف معافیت مالیاتی و مالیاتهای مضاعف منتشر شد که در صورت اجراییشدن فشار بسیاری در ماههای آینده بر بازار سرمایه و کلیت سرمایهگذاری ایجاد میکند. دریافت مالیات هرچند میتواند عامل درآمدزایی کوتاهمدت برای دولت محسوب شود ولی ضرری که بر کلیت اقتصاد وارد میکند، بسیار بیشتر از منافع کوتاهمدت است. در اینصورت با خروج سرمایه از صندوقهای درآمد ثابت و کاهش سرمایهگذاری توسط هلدینگ ها مشکلاتی در تامین مالی نیز در بازار سرمایه بوجود میآید.
این مسئله در صورت تحقق به شکل بیسابقهای خروج جریان نقدینگی از بازار سرمایه را آغاز می کند و در عینحال شروعی برای دومینوی سقوط در صندوق های درآمد ثابت بازار سرمایه در اندازه ای بزرگ است. ابهام این عامل بر بازار سرمایه سایه افکنده و جو بیاعتمادی گذشته را تشدید کرده و ذینفعان تا تکلیف این موضوع مشخص نشود روی حمایت از سهام پافشاری نمیکنند و این یکی از مهمترین عوامل فشار بر بازار سرمایه در روزهای اخیر محسوب میشود.
اخبار بسیاری که فعالان منتظر آن بودند هنوز مخابره نشدهاند. یکی از مهمترین این اخبار مربوط به صنعت خودروسازی بود که با توجه به مشکل زیان انباشته سنگین قولهایی درخصوص افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها و افزایش احتمالی نرخ محصولات داده شد اما هنوز ابلاغ نشده و همه منتظر خروج این صنعت از زیان هستند. در روزهای اخیر بحثهایی پیرامون اینکه حمایت از بازار سرمایه کار درستی است یا خیر وجود دارد. جنس حمایت متفاوت است.
بسیاری معتقدند حمایت یعنی دولت صرفا از طریق صندوق توسعهملی پولی را بهحساب صندوقهای توسعه و تثبیت بازار واریز کند یا سازمان بورس با هلدینگها و شرکتهای بزرگ سرمایهگذاری جلسه برگزار کند، برای اینکه پول وارد کنند و زیر قیمت سهام را بگیرند درحالیکه حمایت صرفا ورود پول نیست و میتواند ارائه مشوقهایی از سمت دولت یا تصویب قوانینی باشد که امر تولید و سرمایهگذاری را تسهیل کند.
قطعا آزادسازی قیمت ها مطلوب است اما در زمان مناسب و با توجه به شرایط شرکتها باید صورت گیرد. آیا همزمان با آزادسازی قیمت انرژی، قیمت خوراک، افزایش نرخ بهره مالکانه و افزایش مالیات و… شرایط فعالیت شرکتها هم سنجیده شده و آیا بازارهای هدف شرکتها بررسیشده که با مشکلی در سودآوری و جذب سرمایهگذاری مواجهند یا خیر؟ اینها عواملی است که در سالهای اخیر به آنها توجه نشدهاست.
آزادسازی اقتصاد در افزایش هزینه برای شرکتها بهصورت سرسامآوری صورتگرفته ولی کمترین مشوقی ارائه نشده که باعث مشکل شکلگیری سرمایه در فعالیتهای تولیدی و خدماتی در ماههای آینده می شود. یکی دیگر از مواردی که برای فعالان تعجبآوربود، اظهارنظر برخی نمایندگان مجلس مبنی بر نرخ انرژی صفر برخی شرکتها بود که شوکآور است.
بهنظر نمیرسد چنین شرکتی وجود خارجی داشتهباشد و اگر دارد باید با نامبردن از آن باعث شفافیت بیشتر در اقتصاد شد. شاخصکل به محدوده ۲٫۲۸ میلیون واحدی نزدیکشده که در این محدودهها میتواند حمایتهایی شکل بگیرد و سقف کانال صعودی به سمت کانال بالاتر شکسته شده و احتمال دارد در روزهای آینده با تقویت تقاضا مواجه شود که این عامل نیازمند خبر مناسب و قوی است تا رشد ادامهدار باشد. در غیر اینصورت معاملات فرسایشی خواهد شد اما فعلا شرایط بحرانی نیست.