مدیر بازار مشتقه و صندوق های کالایی بورس کالای ایران در یادداشتی، کارکردهای ابزارهای مشتقه، تاریخچه راه اندازی قراردادهای آتی در ایران و فرصت ها و محدودیت های این ابزارهای مالی را مورد بررسی قرار داده است.
به گزارش پایگاه خبری بازارسهام نیوز به نقل از اکو اقتصاد، ابزارهای مشتقه از جمله ابزارهای نوین مالی هستند که امروز در بورسهای سراسر دنیا رواج زیادی پیدا کرده و شامل بخش غالب معاملات بورسها میشود. کاربردهای متعدد این ابزارها از جمله قابلیت پوشش ریسک نوسانات آینده و نیز امکان کسب سود از آن سبب شده است معاملهگران، سرمایهگذاران و فعالان بازارهای مالی از آن استقبال کنند؛ همچنین در ایران نیز از سال ۱۳۸۷ با راهاندازی قراردادهای آتی در بورس کالای ایران، بازار مشتقه رسماً فعالیت خود را آغاز کرد و در همان سالهای آغازین، با استقبال گسترده سرمایهگذاران مواجه شد.
به طور کلی، دارایی پایه یک ابزار مشتقه در رونق معاملات آن تأثیر قابل توجهی دارد. همچنین هرچه دارایی پایهای که برای قراردادهای مشتقه در نظر گرفته میشود، از کاربرد و مقبولیت عمومی بیشتری برخوردار باشد، ابزار مشتقه مبتنی بر آن نیز با استقبال بیشتری مواجه خواهد شد. تجربه معاملات قراردادهای آتی سکه طلای تمام بهار آزادی در بورس کالای ایران به خوبی این موضوع را تأیید میکند؛ این ابزار مشتقه در سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۷ در بورس کالای ایران معامله شد و با استقبال چشمگیری مواجه شد؛ به نحوی که تنها در سال ۱۳۹۶، بیش از ۶۵ هزار میلیارد تومان قرارداد آتی سکه در بستر بورس کالای ایران مورد معامله قرار گرفت. این استقبال چشم گیر از قرارداد آتی سکه طلا به دلیل نوع دارایی پایه و قابلیت آن در پوشش ریسک نوسانات قیمتی آینده بوده است.
به طور کلی، هدف از راهاندازی قراردادها و ابزارهای مشتقه، امکان پوشش ریسک نوسانات قیمتی و نیز ایجاد فرصتی برای سرمایهگذاری و کسب سود است؛ در قراردادهای آتی به دلیل تعیین قیمت قطعی و سررسید معامله برای دارایی پایه، ریسک کاهش قیمت آن دارایی برای فروشنده و ریسک افزایش قیمت دارایی برای خریدار از بین رفته و طرفین نسبت به قیمت معامله خود در تاریخ مورد نظر، اطمینان حاصل میکنند.
در قراردادهای اختیار معامله نیز، خریدار اختیار به واسطه مبلغی که به عنوان قیمت اختیار به فروشنده میپردازد، این حق را برای خود ایجاد میکند که در سررسید معین بتواند دارایی پایه مورد نظر خود را با قیمتی تعیینشده بخرد و یا بفروشد. ایجاد این حق برای خریدار اختیار معامله، طبیعتاً ریسک تغییرات قیمت دارایی پایه در آینده را برای وی از بین میبرد و هزینه این پوشش ریسک، همان مبلغی است که به عنوان قیمت اختیار معامله به فروشنده اختیار معامله میپردازد. در مقابل، فروشنده نیز در ازای دریافت مبلغی، این ریسک را میپذیرد که با وجود نوسانات احتمالی قیمت دارایی پایه، متعهد به انجام تعهد خود در مقابل خریدار اختیار معامله باشد.
از حیث سرمایهگذاری و کسب سود نیز قراردادهای مشتقه کاربرد زیادی دارند. همچنین معاملهگران و سرمایهگذارانی که دارای پیشبینی و تحلیل نسبت به روند قیمتی یک دارایی پایه در آینده هستند، میتوانند متناسب با پیشبینی و تحلیل خود، اقدام به اخذ موقعیت تعهدی خرید یا فروش در قراردادهای آتی کرده و یا اقدام به خرید یا فروش اختیار معامله برای دارایی پایه مورد نظر نمایند. در این صورت، سرمایهگذارانی که پیشبینی آنها مطابق با واقع باشد، به سود دست پیدا خواهند کرد.
با وجود مزایا و کاربردهای متعددی که ابزارهای مشتقه شامل قراردادهای آتی و قراردادهای اختیار معامله و رونق چشمگیری که این ابزارها در دنیا دارد، اما هنوز این قراردادها در میان شمار زیادی از سرمایهگذاران و فعالان بازارها ناشناخته است. هر چند که بازارهای قراردادهای آتی و اختیار کالا و سهام در حال حاضر به بلوغ خوبی رسیده ولی ظرفیت بالایی برای توسعه این بازارها وجود دارد. برای عدم استقبال کافی از قراردادهای مشتقه میتوان دلایلی را ذکر نمود که از آن جمله، پیچیدگی معاملات قراردادهای مشتقه و ریسک بالای آن است. معاملات ابزارهای مشتقه که از جمله ابزارهای نوین مالی محسوب میشوند، نیاز به سطحی از دانش مالی دارد که تمام سرمایهگذاران و معاملهگران از آن برخوردار نیستند؛ علاوهبر این، ریسک بالای معاملات ابزارهای مشتقه و خاصیت اهرمی آنها ایجاب میکند که حتی معاملهگران حرفهای که از دانش کافی برای معاملات قراردادهای مشتقه برخوردار هستند، با احتیاط بیشتری وارد این بازار شده و جوانب گوناگون را هنگام اخذ موقعیتهای تعهدی خرید و فروش در نظر بگیرند. در نتیجه عدم رعایت این مسائل و بیتوجهی به ریسک بالای بازار مشتقه، میتواند ضرر و زیان قابل توجهی را به سرمایهگذار تحمیل کند؛ از این رو، ابزارهای مشتقه با وجود مزایا و جذابیتهای خود، خالی از محدودیت نیستند و همین امر سبب میشود تنها طیف خاصی از فعالان بازار و سرمایهگذاران به این بازار روی آورند. البته که نهادینه نمودن آموزش حرفهای و بالا بردن سطح دانش فعالان بالقوه بازارهای مشتقه بسیار راهگشا خواهد بود.
موضوع دیگری که مانع رونق بیشتر ابزارهای مشتقه شده، نقدشوندگی پایین این قراردادها است که ریسک مضاعفی را به فعالان بازار مشتقه وارد میکند که البته حضور فعالان بزرگ بازار مانند نهادهای مالی، صندوقهای سرمایهگذاری، بازارگردانها و معاملهگران حرفهای در بازار مشتقه موجب افزایش نقدشوندگی و رونق این بازار خواهد شد. از اینرو ترغیب نمودن فعالان بزرگ و حرفهای و تسهیل ورود آنان به بازار مشتقه بسیار ضروری به نظر میرسد. از طرف دیگر به ویژه در حوزه مشتقات کالایی، نگاه حمایتی از سوی دولت و مجلس و اطمینان به فعالان بازارهای مشتقه نسبت به این موضوع و جلوگیری از مداخلههای ویرانگر نیز موجب افزایش مشارکت و اقبال عمومی نسبت به این بازارها میشود.