به گزارش پایگاه خبری بازار سهام نیوز، اثر ۷ ریسک و چالش حاکم بر بازار سرمایه در نیمه نخست سال جاری بر روند معاملات و شرکت ها از سوی دنیای اقتصاد مورد تحلیل قرار گرفت.
بازدهی شاخص بورس نیمه نخست سال و در اثر عوامل ریسک سیستماتیک تحولات داخلی و خارجی، ضعف سیاست گذار در صیانت از منافع سهامداران، افزایش نرخ بهره بدون ریسک، ناترازی انرژی و قطعی برق صنایع، شکاف میان دلار بازار آزاد و نیمایی، قیمتگذاری دستوری و بیاعتنایی به ساز و کار بازار و فقدان اطمینان و خدشهدار شدن اعتماد عمومی، منفی بود. به نظر میرسد اگر سیاست گذار در راستای کمرنگتر کردن سایه ریسکهای فوق گام بردارد، بازار سهام وضعیت مساعدتری در نیمه دوم سال تجربه خواهد کرد.
سال جاری طیف متنوعی از اتفاقات در ۶ ماه نخست در حوزه سیاست داخلی و روابط خارجی رخ داد که هریک به نحو و طریقی کلیات سیاست و اقتصاد کلان را تحتتاثیر قرار داد. در این اثنا بازار سهام روزهای تلخی را پشتسر گذاشت. ۱۳ فروردین، اسرائیل کنسولگری ایران در دمشق را مورد هدف قرار داد و با اطمینان واکنش مقتضی به این عمل اسرائیل، نخستین ریسک سیستماتیک بر سپهر بورس تهران سایه افکند.
ایران ۲۶ فروردین، پاسخ موشکی و پهپادی قابلتوجهی به اقدام اسرائیل نشان داد. خطر سرایت آتش جنگ به داخل مرزهای کشور یکی از ریسکهای مهمی بود که بر اثر فعل و انفعالات حادثشده در فروردین، بورس را تحتالشعاع قرار داد. یکماه بعد از قضایای فوق، ریسک ابهام در خصوص وضعیت آتی سیاست داخلی، بازار سهام را در شوک فرو برد.
اواخر اردیبهشت، بالگرد حامل رئیسجمهور و همراهان سقوط کرد و ابهام و عدمشفافیت بر سپهر سیاسی حاکم و بازار سهام نیز با فشار فروش همراه شد.
بعد از انتخاب رئیس دولت چهاردهم، انتظار می رفت رفتهرفته آرامش به فضای سیاسی بازگردد و اقتصاد کلان و بورس از این امر اثر مثبتی دریافت کنند. دهم مرداد اتفاق غیرمنتظره دیگری در تهران رخ داد و رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران ترور شد . این موضوع نیز موجبات تشدید فشار عرضه در بورس را فراهم کرد.
هر سه ماجرا که ریسک سیستماتیک تلقی میشوند، بازار را با فشار فروش همراه کردند. بنابراین ریسکهای سیستماتیک و ژئوپلیتیک مهم ترین ریسکهای ۶ ماه نخست سال محسوب می شوند.
ضعف سیاست گذار در صیانت از منافع سهامداران
اخیرا مجید عشقی در راس سازمان بورس جای را به حجتاله صیدی داد. در دوران ۳۵ماهه ریاست عشقی بر سازمان بورس، بورس دچار جاماندگی قابل توجه ۱۲۰ درصدی نسبت به دلار شد و شاخص فقط ۵۰ درصد رشد داشت. ماجراهای میانه اردیبهشت ۱۴۰۲، یکی از مهمترین انتقاداتی است که به سازمان بورس وارد است و بسیاری از سهامداران خرد معتقدند بر اثر انتشار نامتقارن اطلاعات بسیاری از اطلاعات نهانی استفاده کردند.
سالجاری نیز پس از ماجرای ترور اسماعیل هنیه در تهران، اهمال و سستی سازمان بورس در کاهش دامنه نوسان سبب شد بخش اعظمی از سرمایه سهامداران در دو روز معاملاتی پس از این ماجرا نابود شود.
افزایش نرخ بهره بدون ریسک
اعمال سیاستهای انقباضی و افزایش نرخ بدون ریسک سالجاری از دو جنبه اثر منفی گذاشت. جنبه اول اینکه وقتی نرخهای بالاتر از ۳۰ درصد در برخی بانکها برای نرخ سپرده پیشنهاد میشود، خرید سهام جذابیتی نخواهد داشت.
جنبه دوم ماجرا نیز به مسائل بنیادی شرکتها مرتبط است. افزایش نرخ بهره سبب افزایش هزینههای تامین مالی شرکتها شد که این موضوع اثری منفی بر سود خالص شرکتها داشت. از سوی دیگر سرمایه در گردش بسیاری از شرکتها نیز با افزایش نرخ بهره تحتالشعاع قرار گرفت.
ناترازی انرژی و قطعی برق صنایع
اقتصاد گرفتار سلسلهای از ناترازیها است که اثر منفی آن در ابعاد مختلف بر زندگی مردم سایه میافکند. یکی از ناترازیهای مهم موجود، ناترازی انرژی است که در زمستانها به شکل قطعی گاز و در تابستان به شکل قطعی برق نشان میدهد. در تابستان برای جلوگیری از قطع مصرف شهری و خانگی، بخش اعظم جبران کسری با قطعی برق صنایع بورسی تامین شد که این موضوع موجب کاهش تولید شرکتها شد.
شکاف میان دلار بازار آزاد و نیمایی
دلار نیمایی سالجاری رشد آهسته و پیوستهای را تجربه کرده و نسبت به ابتدای سال، افزایش ۱۳ درصدی را به ثبت رسانده است. اواخر فروردین که دلار در بازار آزاد در نتیجه ریسکهای سیستماتیک تا حوالی ۷۰ هزار تومان پیشروی کرد، اختلاف نرخ به بیش از ۶۰ درصد افزایش پیدا کرد اما با افت قیمت دلار در بازار آزاد و افزایش تدریجی نرخ نیمایی، اختلاف میان دو نرخ تعدیل شد. شکاف قابلتوجه میان نرخها سبب شده از محل نرخهای ارز چندگانه، رانت عظیمی توزیع شود.
قیمتگذاری دستوری و بیاعتنایی به ساز و کار بازار
قیمتگذاری دستوری یکی از معضلات مهم بورس در سالهای اخیر که در ۶ ماه نخست سال نیز به قوت سابق برقرار بود و اثر منفی را بر جریان عملیات شرکتها و متعاقبا قیمت روی تابلوی سهام مختلف منعکس کرد. هزینههای شرکتها در سالهای اخیر طبق تورم عمومی جامعه رشد کرده و در سمت مقابل در برخی از صنایع به بهانه حمایت از مصرفکننده نهایی یا اجازه افزایش نرخهای فروش داده نمیشود یا این مجوز به کندی صادر که در نهایت به کاهش حاشیه سود شرکتها منجر میشود.
فقدان اطمینان و خدشهدار شدن اعتماد عمومی در بازار
بعد از ریزش فجیع قیمتها در سال ۹۹، جریان اعتماد عمومی خدشهدار شد و هیچگاه تلاش قابلتوجهی برای احیای آن نشد. شهریور سال ۹۹ و در یک عرضه اولیه بیش از ۵میلیون کد معاملاتی شرکت داشتند، در حالی که میزان مشارکت در عرضه اولیهها به کمتر از یکمیلیون کد کاهش یافت. تعداد کدهای فعال نیز کاهش قابلتوجهی داشت. همه این موارد نشان از رخت بربستن اعتماد از اکوسیستم بازار سهام دارد که مانع از آن میشود صاحبان سرمایه این بازار را بهعنوان مقصد سرمایهها انتخاب کنند.
سایر ریسکهای حاکم بر بازار سهام
فقدان همسویی میان سیاستهای اقتصادی و ایجاد سردرگمی در فعالان اقتصادی با ارائه پیام های متناقض، انباشت مطالبات شرکتهای بورسی از دولت و ایجاد مشکل سرمایه در گردش، تعدد تغییرات در دستورالعملها و مصوبات موثر بر صنایع و اخذ تصمیمات خلقالساعه، اوضاع نامطلوب قیمت کامودیتیها در بازار جهانی و انتصابات و دخالتهای سلیقهای نامناسب توسط نهادهای دولتی و نهادهای عمومی در شرکتهای زیرمجموعه از مهمترین چالشها و ریسکهای بورس در ۶ ماه نخست سال تلقی میشوند.