به گزارش پایگاه خبری بازار سهام نیوز، دو کارشناس بازار سرمایه با اشاره به ضرورت تغییر در سیاستهای کلان برای پیشبینی پذیری اقتصاد و بورس در گفت و گو با دنیای اقتصاد، اعلام کردند: از بورس فقط نام آن مانده که با بازکردن زنجیر مداخلات، امکان بهبود و تحول دارد.
حمید میرمعینی: توسعه مالی و بازار سرمایه، اثر بیبدیل و غیر قابل انکاری بر توسعه علم و ثروت داشته و همچنان خواهد داشت. در چنین اقتصاد سر درگمی مانند ایران که پایههای نظری و مکتب فکری چندگانه و متعارضی را در بخشهای اجرایی تجربه میکند به بازار سرمایه پیشرفته و کارآمد امکان ظهور و حیات نمیدهد.
به تبع اقتصاد بیمار و سیاستزده، بورس ایران هم ناکارآمد و نحیف و غیرقابل اعتماد شده و بیهدف بدون هیچگونه مطالبهگری اثرگذار شبانهروز میگذراند. در این برهه میتوان آستین بالا زد و مطالباتی را مطرح کرد که نظام حکمرانی تکلیف را با آن روشن کند و دست به انتخاب سخت بزند و از این سردرگمی اقتصادی خارج شود.
قطعا مقاومت در برابر تغییرات ضروری منجر به فساد و افزایش فشارهای اقتصادی-اجتماعی خواهد شد. حکم عقلانیت استفاده از این فرصت و تن دادن به تغییر در سیاستهای کلان است. از جمله مطالبات جامعه اقتصادی و بازار سرمایه، تعیین تکلیف مالکیت و حقوق بخش خصوصی است و اینکه چگونه رویکرد سیاست گذاریهای سیاسی و اقتصادی به رویکرد مبتنی بر کسب منافع اقتصادی تبدیل می شود. با پاسخ عمیق به این سوال، جهتگیری آینده اقتصادی و بازار سرمایه پیشبینی می شود.
قطعا بخش مهمی از پیشبینیناپذیری اقتصاد به پاسخ این سوال برمیگردد. چرا که زمینههای تدوین برنامههای حمایت از سرمایه و مالکیت خصوصی، جذب سرمایه و بخش خصوصی، تنظیم بازارها و تعاملات بینالمللی معمول، سیاستهای پولی و مالی و… در یک کلام استفاده از اقتصاد بازار مهیا خواهد شد.
بورس هم به تناسب این تغییر، میتواند با استفاده از تجربیات و تحقیقات اقتصادهای توسعه یافته، الگوی جامع و اثرگذاری را تدوین و اجرایی کند. پس آینده بازار سرمایه در گرو سیاست گذاریهای سیاسی و اقتصادی و انتخابهای سخت آینده نزدیک خواهد بود.
حسین عبدی: بورس همواره به طرق مختلف محل دخالت دولت بود. در هر برهه تاریخی، سیاست گذاران از این بازار استفاده تبلیغاتی و سیاسی کرده و همیشه نگاه ابزاری داشتند. این نگاه قیم مآبانه و کنترلهای خارجی و دستوری نیز همواره لطمه وارد کرده است.
نظارت در بازار متاسفانه به صورت دستوری و سلیقهای انجام میشود و در بسیاری موارد به جای برخورد با مدیران شرکتها، نماد آنها برای پاک کردن صورت مسئله بسته و تا مدتها غیرقابل معامله شده و نقدشوندگی را از دست میدهد. در چنین شرایطی محدودسازی دامنه نوسان با تکیه بر قوانین مرتبط با شرایط اضطراری میتواند به از میان رفتن روند عادی معاملات و محدودسازی بیشتر به مشکل مضاعف نقدشوندگی منتهی شود.
مشکلی که همیشگی بوده و چه در باز و بسته کردن سلیقهای نماد شرکتها و چه در محدودسازی دامنه نوسان، سهامداران را بهشدت متضرر کرده است. البته دولت به عنوان مالک بخش عمده سهام در بازار سرمایه همیشه با اعمال قیمتهای دستوری و قوانین یک شبه، دخالتهایی داشته که این اواخر بطور فزایندهای به اوج رسیده است.
تحلیلگران علاوه بر تحلیل دادههای جهانی و اقتصادی همیشه باید به پیشبینی رفتار و نیازهای مسئولان دولتی نیز بپردازند که این مسئله شرایط ناپایدار بازار سرمایه را نشان میدهد. محدودسازی دامنه نوسان معامله را غیرممکن کرده است. بورس ویترین اقتصاد است و انتظار میرود جایگاهی بالاتر از دخالتهای دستوری و ابزار تبلیغاتی داشته باشد.
این بازار همیشه با افراط و تفریط و عدم شناخت و البته دشمنیها مظلوم واقع شده و برخی با عدم شناخت، احساسات و البته سوءاستفاده به آن لطمه زدند. تجمع عوامل فوق و تصمیمات نادرست کار را به جایی رسانده که فقط از بورس نام آن مانده و عملا با این حجم و سهم از معاملات در اقتصاد بزرگ ایران نمیتوان روی بورس به عنوان ویترین اقتصاد شفاف حساب کرد.
امید است در دورههای بعدی این نگاه تغییر کند و حداقل دخالتها در روند معاملات و صورتهای مالی شرکتها اعمال شود. باید از افرادی در این دوره استفاده شود که از لحاظ کارشناسی و فنی معامله کرده و درگیر مشکلات بودند و از طرف دیگر تمام تلاش را برای برداشتن دامنه نوسان و قانونمند شدن انتشار اطلاعات منافع سهامداران انجام دهند.
بورس ایران ناشناختهترین بازار سرمایه یک اقتصاد بزرگ در جهان است و در صورت بازکردن زنجیر مداخلات از دست و پا، امکان بهبود و تحول را دارد.